۱۳۸۹ بهمن ۲۲, جمعه



خانه ها قانون دارد.
مثلا وقتی هوا تاریک می شود باید بروی خانه.

سوال: اگر خانه ما نزدیک به قطب بود، که می گویند شش ماه شب ندارد، می شد شش ماه خانه نرفت؟

نگین نصیری
22.بهمن.1389


۱۳۸۹ بهمن ۱۶, شنبه

دو سال، شاید بیشتر . . .



روزی که اینجا رو راه انداختیم قرار بود جایی باشه برای ما چهارنفر که حرف هامون رو بزنیم. از زمین و زمان بگیم و هر کس به سبک و سیاق خودش.
ولی اونجوری نشد که دلمون می خواست. حالا چون و چراش رو نمی دونیم.
هفدهم بهمن دقیقا میشه یک سال که اولین پست اینجا رو نوشتم. یک سال دیگر از دوستی ما گذشت. بیوگرافی رو که دوباره می خونم می بینم زیاد تغییر نکردیم. هنوز کتی آلاگارسون کرده است، هنوز کار عملی آذین حرف ندارد. هنوز نگین در حال دل بُردن است و من هنوز اگر کلاس رقص راه بیاندازم موفق تر می شوم.
هنوز هم این شعر رسول یونان بهترین توصیف رابطه ی ما چهارتاست.
.
ما چهار دیوانه بودیم
در کابوس هایی مربعی شکل
و آرزویمان
برآمدن آفتاب در نیمه شب بود ...
.
مهسا نعمت
16 . بهمن . 1389